یادداشت های خانم انار

و انار نام دیگر من است

137

  • ۲۳:۳۸
این روزها عجیب تر از همیشه به تو فکر می کنم، نمی دانم باید کجا را پیِ تویی که همیشه هستی و نیستی بگردم! حوالی اردیبهشت و بوی تندِ درختان کوچه پس کوچه های این شهر طلسم یا که نه لا به لای پاییز و بوی قهوه و کافه هایی با منو هایی عجیب غریب که به جای درختان قطع شده، لا به لای سیمان می رویند.

شاید هم تو را باید لای کاغذهای کهنه و خاک گرفته ی "آیدا در آینه"* جست و جو کنم. باید یک سر تا نزدیک آن ساختمان های کج و معوج بروم و لابه لای شان کتابخانه ی تاریک و غمزده ی قدیمی را پیدا کنم. شاید این بار شیرازه ی کتابِ کهنه ی دیگری هستی تا فرو نپاشد...این روزها عجیب "جای خالی سلوچ"*  __َ م را حس می کنم و انگار کن که هیچ سلوچی نبوده است...هیچ!


پ.ن: همین طور به یک باره:)) شاید تکه ای از #اتفاق_می افتیم

+فضای توصیف شده بخشِ کوچکی از این شهر است

* به ترتیب: شاملو، محمود دولت آبادی







از تمامیت درد که بگذری، ترس را فراموش کرده ای و تنها به این فکر می کنی:" این زندگی ارزش زیستن را داشت؟ "
#و_انار_نام_دیگر_من_است
همان آخرین انارِ تک درختِ شته زده ی حیاط پشتی





Designed By Erfan Powered by Bayan