آپلود عکس

یادداشت های خانم انار

و انار نام دیگر من است

یادداشت های خانم انار

و انار نام دیگر من است

یادداشت های خانم انار

از تمامیت درد که بگذری، ترس را فراموش کرده ای و تنها به این فکر می کنی:" این زندگی ارزش زیستن را داشت؟ "
#و_انار_نام_دیگر_من_است
همان آخرین انارِ تک درختِ شته زده ی حیاط پشتی





۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

از همون اول که نشستم یا شاید هم بعد ده دقیقه، این مهم نیست، می خواستم صندلی و بخوابونم و تا مقصد راحت باشم. تا صبح که روی صندلی های چرت و زوار در رفته ی سمینار یک ارشد می شینم، دردهای قبلی باعث نشه سه روز به کمر درد و گردن درد فکر کنم و عملا تو یک در یک تخت گیر بیوفتم! ولی دستم به تنظیم صندلی نمی رفت که مبادا پشت سری پاهاش بلند باشه اذیت بشه. تا اینکه بعد از دو ساعت که از صدای فیلم چرت ایکس لارج و رد شدنش حتی از هندزفری تصمیم گرفتم یکم خودمو خلاص کنم، وقتی دنبال دستگیره ی تنظیم صندلی می گشتم فهمیدم صندلی پشتی خالی خالیه! 

گاهی پیش میاد، حتی الان که سن مون هم بیشتره، مراعات و حدود چیزی رو رعایت می کنیم که نیست: مثل شرف، انسانیت  رفاقت، عشق و...

 

پ.ن: مثل همه مون :)

  • خانم انار

زندگیه دیگه به خودت میای میبینی چیزهایی تو زمان حل شدن که تو دمای هسته ی مرکزی زمین لاینحل به نظر می رسیدن. ولی اینقدر دور به نظر می رسن که انگار نه انگار فقط یکی دو هفته از بودنشون گذشته! 

پ.ن: فصل آخر 

  • خانم انار
  • خانم انار

از ذهن های کثیف آدمیان؛ می گریزم

از حرف های صد من یه غازشان

از لبخندها و سوال های کج و کوله ی پر طعنه شان

می گریزم و پناه می برم به خودم؛ به این زنی که درونم نشسته و منتظر تلنگر من است تا زندگی کند.

 

پ.ن: زنده ام

 

عکس: و  پناه می برم به چشمانم

 

  • خانم انار